روش دفن مردگان در عصر آهن

الگوهای مشترک تدفین در عصر  اهن :

در طول عصر اهن مردمان ساکن در ایران ،مردگا ن خود را در مکان ویژه ای که قبرستان نامیده می شود دفن می کردند. در این زمینه تفاوت عمده ای بینجامع یکجانشین و کوچنده وجود نداشته است.پیشینه این سنت در ایران به هزاره سوم پ.م برمی گردد .اما این پدیده در هزاره سوم چندان عمومیت نداشته است.همزمان با شروع عصر اهن تعداد قبرستان ها در اغلب مناطق ایران افزایش بی سابقه ای پیدا می کند .از این موضوع می توان همگونی سنت های رایج تدفین را در سرتاسر فلات ایران یا حداقل در نیمه غربی ان استنباط  نمود .بایداشاره نمود که نحوه کشف در شرایط علمی حاکم بر حفاری قبرستان های عصر اهن ایران در مواردی سوال برانگیز می بشد.

سنت های تدفین در عصر اهن تحت تاثیر اعتقادات مذهبی مردمان بوده است .در این زمینه یکی از شاخص های مهم اعتقاد به دنیای پس از مرگ می باشد .به همین منظور برای تامین حیاط واپسین غذا وحتی مایحتاج مورد لزوم زندگانی روزمره فرد را با تشریفات خاص باخود او دفن می کردند .از این نظر طیف گسترده ای از اشیا و و مواد مختلف از قبور این دوران کشف شده است که ویژگی های مشترک گونه شناختی و ائینی در بین انها دیده می شود .این موضوع به ارزش های مشترک ائینی وغیر ائینی این اشیا نیز در بیمن مردمان دلالت دارد .بنابراین انها را میتوان در دو گروه ائینی و غیر ائینی مورد توجه قرار دارد.از داخل قبور اشیا گوناگون که از مواد مختلف مثل طلا ،نقره ،مفرغ،اهن،سنگهای نیمه قیمتی وسفال ساخته شده اند کشف شده است که دارای ارزش های متفاوت می باشند .

قرار دادن اشیا به همراه جسد شاید جهت رضایت ارواح و دفع شر یا اعتقادات ناشناخته صورت می گرفت .یا اینکه شاید به دلایل ائینی منع استفاده از انهابرای دیگران وجود داشته و حتما می بایست در داخل قبر قرار داده می شده است . شکی وجود ندارد که اثبات هر کدام از موارد یاد شده غیر ممکن می باشد .در بسیاری از موارد جنسیت اسکلت داخل قبر یا نوع اشیا داخل ان مطابقت دارد .به طوری که زیور الات از داخل قبور زنان در سنین مختلف والات وادوات رزم وشکار از قبور مردان پیدا شده است. این موضوع به نقش اجتماعی زنان و مردان در عصر اهن دلالت دارد.

به غیر از اشیا مصنوع،مواد خوراکی نیز از داخل قبور این دوران کشف شده است .حداقل در مورد قرار دادن مواد خوراکی از جمله گوشت بز و گوسفند یک نوع همگونی بین قبور این دوران دیده می شود .گوشت حیوانات یاد شده همیشه در داخل کاسه ها و بشقاب های سفالی قرار  داده می شده است این همگونی حائز اهمیت است ،چه بسا ممکن است این موضوع نشان دهنده اهمیت حیوانات در ساختار مذهبی مردمان عصر اهن باشد گرچه این سنت در زما ن های دورتر (نوسنگی)نیز در ایران رایج بوده است .ظروف سفالین به لحاظ  کمی بیشترین تعداد و نیز کم ارزش ترین اشیا داخال قبر این دوران را تشکیل می دهد .در این دوران عمدتا یک نوع سفال (خاکستری )به طور گسترده مورد استفاده روزمره عموم مردم بوده است که به لحاظ گونه شناسی هیچ نوع جنبه ائینی به این مجموعه متصور نیست .با توجه به کم ارزش بودن وعمومیت استفاده روزمره از ظروف سفالین در این دوره  ،قراردادن تعداد زیادی از انها در داخل قبور سوال برانگیز است .

به نظر می رسد داخل این ظروف مواد ائینی قرار می دادند که به دلیل ناپایدار بودن انها را در شرایط زیر خاک ودر گذر زمان اثار ملموس انها پوسیده واز بین رفته است.شناخت نوع این مواد در بازسازی سنت های تدفینی این دوران اهمیت  فوق العاده دارد. به رغم عدم کشف اثا ر ملموس مواد نهده شده درداخل ظروف سفالین ،بابکارگیری روشهای علمی و ازمایشگاهی (تجزیه عنصری) در پژوهش های باستان شناسی تعیین نوع مواد امکان پذیر می باشد.چون که مواد قرارد اده شده در داخل ظروف سفالین در فرایند تجزیه و فروپاشی به صورت های مختلف در بدنه ظروف جذب می شوند که با تجزیه عنصری قسمت کوچکی از بدنه ظروف می توان به طور نسبی نوع مواد داخل ظروف در زمان استفاده پی برد.این ازمایشها در مطالعات قبور ایران تاکنون صورت نگرفته است.در اکثریت قاطع قبور عصر اهن جسدها در حالت های مختلف جمع شده دیده می شوند(جدول ۴).حالت های جمع شده در داخل قبور را می توان به سه حالت کاملا جمع شده ،نیمه جمع شده وکمی جمع شده تقسیم کرد.در اکثر موارد دست ها روی سینه جسد قرار داده شده اند به نظر می رسد این حالت ها نماد ادای احترام به موجودات نامشخص و یا مکان های مشخص باشند .حالت کلی اجساد در داخل قبور یاداور حالت جنین انسان در داخل رحم مادر است که به طور نمادین دنیای تولد و مرگ به عنوان دو پدیده مهم در زندگی انسان را نمایان می سازد.این بینش مردمان عصر اهن ،ضرورت حفظ اجساد واسایش انان راپس از مرگ اشکار می سازد. از سوی دیگر مرگ و پدیده های پس از ان ،گوناگونی علت مرگ،حالات و زمان های مختلف برای دفن ،عوامل طبیعی و مسائل فیزیولوژیک انسان را تا اندازه ای در طرز قرار گرفتن اجساد در داخل قبور موثر بوده است .به نظر می رسد جسد در مدت کوتاهی پس از مرگ در داخل قبرقرار داده شده باشدومحل دفن تغییری نکرده و از استخوان های بدن چیزی کسر نشده است .در عین حال از زمان مرگ تا دفن وتغییرات و اتفاقات رخ داده نمی توان اطلاعات دقیقی به دست اورد.

دفن اجساد به حالت جمع شده به پهلوی راست ،چپ ویا پشت انجام می شده است (جدول۳).با توجه به یافته ای اماری دفن اجساد به پهلوی راست و چپ عمومیت بیشتری داشته است .در این موردسنت های بومی و منطقه ای دخالت نداشته اند.افزون بر ان جهت جغرافیایی علت اصلی دفن اجساد به حالت های اشاره شده بوده است.جهت جغرافیایی به دلیل ملموس بودن ان ،بویژه طلوع و غروب خورشید که جهت شرق و غرب را مشخص می کند همیشه مورد توجه جوامع پیش از تاریخ بوده است .از این نظر نقش مایه خورشید به گونه های مختلفو به وفور در یافته های باستان شناسی حداقل از هزاره پنجم پیش از میلاد بدین سو دیده می شود .بنابراین تغییراتی را که در جهت قبور ،جهت سر مردگان و صورت مردگان در عصر اهن ایران قابل مشاهده است ،بدون در نظر گرفتن توجه مردمان به پدیده های ملموس طبیعی از جمله حرکت خورشید قابل بررسی نمی باشد .گرچه هنوز نمی توان به وضوح درباره نقش این پدیده ها در ساختار مذهبی به تبع ان در شیوه های تدفین این دوره اظهار نظر کرد.

شواهد باستان شناسی سنت ها تدفین:

 

اطلاعات مربوط به سنت های تدفین در این دوره با حفاری های قبور تپه های دین خواه،هفتوان تپه،یانیک تپه،مارلیک،گلورز،قیطریه تهران،سگزاباد،سیلک کاشان،خوروین کرج وقبرستان های غرب لرستان به دست امده است که در این نوشتار به بعضی از اطلاعات منسجم در این زمینه اشاره می شود.باید توجه داشت که همه این قبرستان ها در نیمه غربی فلات ایران واقع شده اند،بنابراین نتایج حاصل از تحلیل و تفسیر انها عمدتا قابل تعمیم به این مناطق است.

در تپه دین خواه در حوزه دریاچه ارومیه مجموعا ۳۳ قبر حفاری گردیده است که بیشتر به صورت قبرهای انفرادی بوده اند .این قبور به لحاظ ساخت و نوع قبر به دو دسته تقسیم می شوند :قبرهای ساده (چاله ای)و قبرهای ساخته شده از خشت. در قبرستان تپه دین خواه مردان و زنان و کودکان در سنین مختلف با سنت های مشابه در یک منطقه دفن شده اند .مردگان معمولا به صورت خمیده یا به پهلوهای چپ و راست دفن شده اند (جدول های ۳و۴).سر مردگان در جهات مختلف قرار داشته ،ولی مردگانی که سرشان در جهت جنوبی یا شمالی بوده بیشتر دیده می شود .به طوریکه از مجموع ۳۱ قبر ،۱۴ مورد به طرف جنوب ،۱۱موردبه شمال،۵موردبه طرف شرق و فقط یک مورد به طرف غرب بوده است.(جدول۲)مردگانی که به پهلوی چپ دفن شده اند معمولا در جهت شمالی وانهایی که به پهلوی راست دفن شده اند در جهت جنوبی بوده اند.ظاهرا رسم بوده است که سر مرده به طرف شرق باشد .البته تعیین وضعیت دقیق اسکلت در داخل قبور ،به دلیل تغییرات حاصل از فشار خاک چندان مقدور نیست .معمولا دو یا سه ظرف ظرف سفالی در قبور دین خواه تپه به دست امده است با این حال در دو مورد چهار ظرف سفالی ودر یک مورد یک ظرف سفالی در داخل هرقبر دیده می شود .ظروف اشاره شدهمتشکل از کاسه،بشقاب،تنگ و قوری می باشد .در داخل کاسه و بشقاب ،تکه گوشتی قرار می دادندکه استخوان های انا پیدا شده  است.ظروف سفالی در جای به خصوص در داخل قبر قرار نداشتند .به غیر از ظروف سفالی ،اشیای دیگری از قبیل سوزن،انگشتر ،خنجر،سرنیزه،پیکان ،چاقوی مفرغی ونیز مهره های مختلف به صورت گردنبند پیدا شده است.در گودین تپه نزدیک کنگاور ،فقط سه قبر مربوط به اواخر هزاره دوم پ.م شناخته شده است.این قبور در حاشیه تپه قرار گرفته و از نوع قبرهای ساده می باشند .مردها به صورت خمیده وانفرادی دفن شده اند .این قبور مربوط به اشخاص جوان هستند ودر یک مورد زنی با کودک نوزادی دفن شده است .به غیر از ظروف سفالی دست ساز ،ظروف فلزی ،خنجر،گوشواره،النگوی مفرغی و مهره های مختلف از داخل این قبور به دست امده است.

قبرستان تپه گیان نهاوند ،درقسمت های مرکزی تپه قرار گرفته و محوطه وسیعی از تپه را در بر می گیرد.۵۲ قبر از این قبرستان حفاری شده است که همه مربوط به اواخر هزاره دوم واوایل هزاره اول پ.م می باشد.در سطح تپه هیچ نشانه ای از وجود این قبور دیده نمی شود .این قبور بیشتر از نوع قبور ساده (چاله ای )هستند.در داخل قبور فقط یک اسکلت دیده می شود که به صورت خمیده هم به پهلوی راست وهم به پهلوی چپ دفن شده اند (جدول۳).این قبور جهت مشخصی ندارند ولی در اکثر موارد صورت مرده ها به طرف شرق بوده است (جدول۱).در سنت های تدفین کودکان و بزرگسالان ظاهرا هیچ تفاوتی مشاهده نمی شود وبه نظر می رسد هر دو گروه با سنت های مشابهی دفن گردیده اند .در داخل هر قبری معمولا ۲تا۳عدد ظرف سفالی دیده می شود ولی این تعداد هرگز از ۵عدد تجاوز نمی کند وبه ندرت فقط یک ظرف سفالی  در داخل قبور دیده می شود .با این حال معمولا کاسه ها و تنگ ها در اطراف سر و فنجان ها در اطراف پای مردگان نهاده شده اند .به غیر از ظروف سفالی اشیا متنوع دیگری از قبیل اشیا فلزی،مهره های سنگی ،همره های استوانه ای ،مجسمه های گلی کوچک حیوانات در داخل قبرهای گیان دیده می شود .محل خاصی در داخل قبور برای قراردادن این قبیل اشیا در نظر گرفته نشده است.برای مثال خنجرهای مفرغی و اهنی به طور معمول به کمر بسته می شوند ،در داخل قبو ردر بالای سر ویازیر سر ،جلو یا زیر دست راست و چپ گذاشته شده است .جالب توجه است که در دو مورد خنجرهای قرار داده شده در داخل قبور به عمد شکسته شده است.این موضوع می تواند در ارتباط با سنت های تدفینی مردان در پژوهش های اینده مورد توجه قرار بگیرد.

در غرب منطقه لرستان استقرارهای مربوط به اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پ.م کشف نشده است.اما قبرستان ها معمولا در زمین های مسطح نزدیک رودخانه قراردارند .در بعضی از قبرستان ها از جمله «بردبال»نشانه های وجود دیوارها که محوطه قبرستان را احاطه کرده اند نیز مشاهده شده است .در حال حاضر اکثر قبور در زیر قشر ضخیمی از خاک مدفون شده اند .بعضی از قبرها در دوره های مختلف مورد استفاده مجدد قرار گرفته است.قبرستان های غرب لرستان عموما در ارتباط با محل های استقراری (شهر وروستا )نبوده اند.از این نظر تاریخ گذاری دقیق انها بسیار مشکل است .در قبرستان بردبال قبرها در یک مساحت محدود واقع شده اند.۷۲قبر در این محل مورد حفاری قرار گرفته است که به لحاظ ساخت به دو نوع قبر چاله و قبر سنگی تقسیم می شوند.قبرها بین ۴۰ تا ۸۰ سانتی متر عمق دارند.در کنار قبور بزرگ قبرهای کوچک از نوع ساده و چاله ای دیده می شود که در ان کودکان را دفن کرده اند .جهات قبور متفاوت بوده ولی جهت شمال غربی و جنوب شرقی غلبه دارد .در داخل قبرها اغلب یک اسکلت ودر موارد نادری دو اسکلت به دست امده است.در داخل قبور به غیر از ظروف سفالی که عمدتا برای نوشیدن مایعات کاربرد  دارند ،جنگ افزارهای فلزی،سنگهای چاقو تیز کن با دسته های فلزی و مهرهای استوانه ای به دست امده است .یکی از اشیا مشخص قبور ،تیغه های سنگ چخماق می باشد .از نظر تعداد ظروف داخل قبرها الگوی مشخصی در قبرهای غرب لرستان دیده نمی شود.در غرب لرستان قبور سنگی نسبت به انواع دیگر عمومیت بیشتری دارد.دیوارهای این گورها با چیدن سنگ های به اندازه های متفاوتی ساخته شده است.قبرهای غرب لرستان در یک جهت ساخته نشده اند .اشیا داخل انها تقریبا یکسان است وتفاوت فاحشی در انها دیده نمی شود .اشیا داخل قبور را می توان به سه گروه زیر تقسیم کرد :جنگ افزارهای مفرغی با شکل های مشخص ،لوازم مشخص و ظروف سفالی نخودی رنگ .از نظر تعداد ظروف سفالی داخل هر قبر هیچ الگوی مشخصی قابل مطالعه نیست وبه طوری که در داخل بعضی از قبور ۱۵ عدد ظرف سفالی و در بعضی دیگر فقط یک ظرف سفالی دیده می شود .دو قبرستان الف و ب که از نظر زمانی متفاوت می باشند ودر تپه سیلک کاشان حفاری شده است این قبرستان ها در محوطه بیرونی تپه سیلک واقع شده اند .در قبرستان ااف حدود ۱۵ قبرموردکاوش قرارگرفته است ولی به نظر می رسد این قبرستان حاوی قبور بیشتری بوده است .این قبور بیشتر از نوع قبرهای ساده چاله ای هستند .مرده ها به غیر از یک مورد به صورت خمیده و انفرادی دفن شده اند (جدول۴).جهت انها اغلب شمالی است وصورت مرده ها در اکثر موارد به طرف شرق می باشد(جدول۱).شمار ظروف سفالی با فرم ها و شکل های گوناگون در داخل قبرهای سیلک متفاوت می باشد .به طری که در بعضی از قبرها ۱۷ عددظرف سفالی دیده می شود .در حالی که در  بعضی دیگر اصلا ظرف سفالی قرار داده نشده است .جای قرار گرفتن ظروف درد اخل قبرها نیز متفاوت است .بهطوری که در ۸مورد ظروف در بالای سر مرده ودر۳مورد در اطراف پاهای مرده قرار داده شده است.به غیر از ظروف سفالی اشیای دیگری نیز در داخل قبور سیلک دیده می شود.ازجمله پیکان ها و سر نیزه های فلزی که اغلب در اطراف سر و پاهای مرده قرار داده شده اند .همچنین داس های فلزی که محل دقیق انها درداخل قبور مشخص نیست.جالب توجه است که بر خلاف قبور همزمان در نقاط دیگر ایران،خنجرهای فلزی لز داخل قبور سیلک پیدا نشده است.به غیر از جنگ افزار و الا ت فلزی که اشاره شد تعدادی زینت الات فلزی و نیز تعدادی مهر ومهره های استوانه ای  از داخل قبرها به دست امده است.

در قبرستان خوروین ۱۴ قبر مورد حفاری قرار گرفته است.که در گزارش منتشر شده جهت مرده ها و قبور مشخص نشده است وفقط به بیضی شکل بودن انها اشاره شده است .عمق قبرها از سطح زمین های اطراف بین ۵۰ تا ۷۰ سانتی متر می باشد .نعداد ظروف سفالی داخل هر قبر متفاوت است .به طوری که در داخل بعضی از قبور فقط یک ظرف سفالی و در بعضی دیگر این تعداد به ۹ظرف سفالی نیز می رسد .به لحاظ شکل و فرم ،این ظروف عبارتند ازقوریها،کاسه ها و فنجان ها که عمدتا در اطراف سر مرده قرار داده شده اند.شایان توجه است که از داخل قبورخوروین به غیر از ظروف سفالین فقط یک خنجر و پیکان مفرغی پیدا شده است که در اطراف سر مردگان قرار داده شده بودند .

قبرستان قیطریه تهران بزرگترین قبرستان عصر اهن منطقه شمال مرکزی ایران به شمار می رود. از این قبرستان ۳۵۰ قبر ساده بیضی شکل کشف شده است .مردگان معمولا به صورت انفرادی دفن شده اند .اکثر مردگان به صورت خمیده به پهلوی راست یا به پهلوی چپ دفن شده اند(جدول۳).در این قبرستان اغلب مردگان روبه شمال دفن شده اند و صورت انها در اکثر موارد به طرف شرق می باشد(جدول۱).اشیا داخل قبرها به غیر از ظروف سفالی عبارتند از :اشیا مفرغی شامل چاقو ،سرنیزه ،پیکان،اینه و اشیای کوچک.به غیر از این ها تکه کوچک زرین نیز در داخل قبر دیده می شود .اثار گوشت که در داخل ظروف سفالی قرار داده شده بودند نیز کشف شده است .به طور متوسط ۶ ظرف سفالی در داخل قبرها قرار داده شده که به لحاظ فرم و شکل متشکل از قوری ها ،تنگ ها و ظروف دیگر است که عمدتا مقابل سر مرده و گاه در اطراف پای مرده قرار داده شده اند .قبرستان مارلیک هم از نظرکمیت هم از نظر کیفیت اثار و اشیای نفیس جای ویژه ای در بین قبرستان های عصر اهن ایران دارد.در این قبرستان بسیار معروف ،۵۷قبر کاوش شده است.از همه مهمتر این که گزارش کامل و نهایی حفاری مارلیک چاپ و منتشر شده است . از نظر ساختمان قبرهای ان به چهار دسته تقسیم می شود .دسته اول قبرهایی هستند که به شکل نامنظم در بین سنگ ها بزرگ طبیعی  ساخته شده اند ودر ساخت دیواره های انها از سنگ و ملات گل استفاده شده است .ابعاد این قبور ۵در ۳ متر می باشد و ازط داخل انها اشیای  نفیس زیادی به دست امده است .بر اساس یافته های داخل قبور به نظر می رسد که مردمان ساکن مارلیک کلیه اشیا قیمتی هر شخص را با خود او دفن می کردند .نوع دوم از قبرهای مارلیک به شکل مستطیل وبا استفاده از تخته سنگهای نازک و ملات گل ساخته شده اند ،سنگهای به کار رفته در این قبرها به رنگ قهوه ای و زرد می باشند که به نظر می رسد استفاده از این سنگ ها دلایل مذهبی داشته است .سطح دیواره های این قبور نیز با گل قرمز رنگ اندود شده است .این شیوه از قبور همزمان مارلیک گزارش نشده است .یکی دیگر از قبور مارلیک ،قبرهایی است که به ابعاد ۳در ۳متر که به شکل چهار گوش ساخته شده اند .در ساخت این قبور از قطعات سنگ و ملات گل استفاده شده است .اشیا پیدا شده از داخل انها بسیار محدود بوده است .اخرین دسته از قبور مارلیک ،قبرهایی هستند که به ابعاد۱×۲ متر که در ساخت انها از قلوه سنگ وملاط استفاده شده . فقط دندانها و دهنه مفرغی اسب در داخل انها دیده می شود .به طور کلی اشیای به دست امده از قبور مارلیک را می توان به سه دسته :تشریفاتی،مذهبی و ابزار و ادوات مورد استفاده روزانه تقسیم بندی کرد .این اشیا و نیز نوع قبور و بعضی سنت های تدفینی در قبرستان مارلیک نشان می دهد که مردمان ساکن در این منطقه دارای هویتی بوده اند که قبلا سابقه نداشته است.

نتیجه:

اگر چه اظهار نظر دقیق و قطعی درباره سنت های تدفین عصر اهن ایران و ارتباط ان با اعتقادات مذهبی این دوران بنابر دلایلی که در ادامه به انها اشاره خواهد شد عجولانه است،اما با توجه به داده های موجود می توان نمای اجمالی از روندها و سنت های تدفین این دوران را ترسیم کرد:

۱-همگانی شدن تدفین مردگان در قبرستان ها .به نظر می رسد این پدیده ربط چندانی با گسترش و تمرکز اجتماعات در این دوره نداشته است.چون که شمار زیادی از قبرستان های این دوره بدون ارتباط با محل های استقراری و سکونت دایم می باشند.اگر اینگونه از قبرستان ها را متعلق به مرمان کوچنده در نظر بگیریم،در این صورت موضوع وضوح و شفافیت بیشتری خواهد داشت .

۲-احترام به قبرستان ها به عنوان نماد احترامبه ارواح نیاکان و در گذشتگان و نیز اسایش مردگان پس از مرگ مورد توجه بوده است.به طوری که در هیچکدام از قبور مطالعه شده علائم و نشانه های تخریب عمدی دیده نمی شود .افزون بر ان بیشتر قبرستان ها در محل های سرسبز ،کنار رودخانه و بالای تپه های مشرف به دره های سرسبز واقع شده اند .

۳-نحوه قرار گرفتن جسد در داخل قبور(پهلوی راست یا چپ)،جهت قبور،جهت صورت ،خمیدگی اسکلت ،اشیا داخل قبور همگی تحت تاثیر سنت های تدفین بوده است.اما تحلیل دقیق ارتباط موارد یاد شده با سنت ها و نیز عملکردهای ائینی انها به دلیل نبود  توازن در داده های به دست امده از مناطق مختلف ایران امکان پذیر نمی باشد .در عین حال می توان به الگوهای مشترک تدفین در این دوره اشاره نمود .در این راستا به نظر می رسد الگوهای مشترک تدفین ناشی از الگوهای مشترک مذهبی بوده است.

۴-در سنتهای تدفین عصر اهن ایران،در بیشتر موارد صورت مرده ها به طرف شرق می باشد.این موضوع می تواند به عنوان اهمیت جهت شرق در اعتقادات و باورهای دینی مردمان این روزگار مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.اما جزئیات این مسئله هنوز به اندازه کافی روشن نیست.کمبود داده ها،عدم انسجام در روش های حفاری قبور ،شیوه های نا کارامد ثبت وضبط داده ها ،وسعت و تنوع اقلیمی ایران ،مهاجرت اقوام مختلف در طول هزاره دوم پ.م موانع اصلی در مطالعه و بررسی دقیق سنت های تدفین به شمار می روند.مجموعه این مشکلات هر پژوهشگر باستان شناسی را مجبور می سازد که میدان فرض و گمان را گسترش دهد .جهت برطرف کردن مشکلات اشاره شده لازم است راهکارهای جدید علمی در حفاری و مطالعه قبرستان های عصر اهن ایران مورد توجه قرار گیرد .هدف های از پیش تعیین شده در حفاری قبرستان های این دوران باید در انطباق با یافتن پاسخ های لازم به سوالات مطرح شده باشد .افزون بر ان،جهت رسیدن به حداکثر اطلاعات تخصصی باید روش هماهنگ در حفاری قبرستان ها به کار گرفته شود .در زمینه تحلیل یافته های قبور دیگر نمی توان به روش های سنتی از جمله یافتن و انتقال اشیا داخل قبور به مجموعه های خصوصی و موزه ها و توصیف سطحی انها اتکا نمود .با توجه به اینکه تک تک اشیا داخل قبور ،ساختمان قبور و وضعیت قرار گرفتن اسکلت بر اساس سنت های خاصی صورت گرفته است لازم است به غیر از گونه شناسی اشیا و توصیف ساختمان قبور ،کاربرد اشیا و نیز شناخت نوع موادناپایدار داخل ظروف سفالی با استفاده از شیوه های ازمایشگاهی انجام شود.استفاده از شیوه های پیشرفته مطالعاتی این امکان را برای باستان شناس به وجود می اورد تا میدان فرض و گمان را هر چه بیشتر در مطالعات خود محدود نماید.قبرستان گبری. قبور خمره ای.قبر خمره ایی.تدفین مردگان.دفن مردگان.سنگ قبر.مقبره.قبرستان.قبر سردار.قبر سرداری.قبر خمره ایی



خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: قبرستان گبری قبور خمره ایقبر خمره اییتدفین مردگاندفن مردگانسنگ قبرمقبرهقبرستانقبر سردارقبر سرداریقبر خمره ایی

تاريخ : 29 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران