انسان موجود بسیار پیچیده‌ای است و دارای قدرتهای عجیب و غریب فراوان می‌باشد، كه این خود نشانه و آیت عظمت خالق تواناست(فتبارك الله احسن الخالقین). از این روست كه می‌تواند كارهای خارق‌العاده و غیر طبیعی انجام دهد، این گونه كارها معمولاً از ابعاد فیزیك و متافیزیك وجود بشر منشاء می‌گیرد. در بعد فیزیك انسان می‌تواند با كمك ابزار و با انجام تمرینات، سرعت خود را در انجام برخی كارها افزایش دهد و یا نسبت به برخی پدیده‌ها عادت پیدا كند كه برای سایرین عجیب می‌نماید. در بعد متافیزیك انجام این كار با استفاده از نیروی‌های روانی، فراروانی و روحی صورت می‌گیرد. برخی افراد با بهره‌گیری از این توانایی‌های خارق‌العاده اقدام به پیشبرد اهداف شوم خود می‌كنند و یا حداقل این امور را بهانه‌ای برای كسب درآمدهای مالی و مادی قرار می‌دهند. البته محدود افرادی نیز یافت می‌شوند كه از این توانمندیها برای خدمت به خلق و یا در انجام كارهای خیر و مثبت بهره می‌گیرند. در جامعه امروز علی‌رغم تمام پیشرفتهای صنعتی و علمی، هنوز افراد زیادی برای حل مشكلات خود به این روشها روی می‌آورند و به این بهانه‌ها مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند. لذا بر آنیم تا با تشریح و نقد و بررسی این مقولات آگاهی لازم را به عموم منتقل نموده تا جلوی سوء استفاده برخی افراد فرصت طلب گرفته شود، همچنین می‌خواهیم یادآور شویم كه یگانه قدرت مؤثر در عالم خدای قادر می‌باشد(لله الواحد القهار)، لذا بهتر است برای حل مشكلات بجای روی آوردن به سحر، طلسم، جادو و امثال آن به درگاه رحمت حضرت حق پناه بریم، جای بسی تأسّف است كه هنوز در عمل، به این مطلب مهم اعتقاد پیدا نكرده‌ایم كه«و من یتوكل علی الله و كفی بالله وكیلا».انجام امور خارق‌العاده معمولاً از طریق علوم غریبه صورت می‌گیرد. علوم غریبه دارای پنج شاخه اصلی می‌باشد كه عبارتند از: علم كیمیا، علم لیمیا، علم هیمیا، علم سیمیا و علم ریمیا. البته این علوم دارای شاخه‌های فرعی نیز می‌باشند كه از آن جمله می‌توان به علم اعداد و اوفاق، علم احضار ارواح، علم تنویم مغناطیس و خافیه اشاره كرد. موضوع علم كیمیا، چگونگی تبدیل صورت یك عنصر به صورت عنصر دیگر می‌باشد. این همان است كه در طول تاریخ افراد زیادی به دنبال آن بوده‌اند و قصد تبدیل خاك به طلا داشته‌اند. داستانهای زیادی در ادبیات ملل مختلف دربارة كیمیا وجود دارد، ظاهراً عرفا دارای این قدرت بوده‌اند(آنان كه به یك نظر خاك را كیمیا كنند). علم لیمیا، علم تسخیرات است. در این شاخه چگونگی تأثیرهای ارادی در صورت اتصالش با موجودات ماورائی مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. لیمیا منجر به كسب قدرت تسخیر جن و روح می‌شود. منظور از تسخیر آن است كه موجودات در اختیار و به فرمان انسان باشند. معمولاً افـراد سودجـو معمولاً افـراد سودجـو برای رسیدن به اهداف خود(كه عمدتاً اهداف غیر معنوی و مادی است) از این موجودات تسخیر شده بهره می‌برند. در علم هیمیا، تركیب قوای عالم بالا با عناصر عالم پایین مد نظر است و به آن علم طلسمات نیز می‌گویند. در طلسم از طریق برخی ابزار و وسایل مادی(عناصر عالم پایین) نیروهای ماورائی جهت انجام كارها به خدمت گرفته می‌شوند. ظاهراً طالع‌بینی نیز زیر مجموعة هیمیا می‌باشد. در طالع‌بینی اعتقاد بر این است كه محل و موقعیت قرار گرفتن ستارگان در لحظه تولد نوزاد، بر سرنوشت و آینده او تأثیر می‌گذارد و از این طریق نسبت به پیشگویی در مورد آینده اقدام می‌شود. طالع‌بینان معمولاً با استناد به تأثیرات ماه، خورشید و ستارگان دیگر پیشگویی می‌كنند. در كل پیشگویی و اطلاع از اخبار آینده مورد تأیید نمی‌باشد، هر‌چند كه ممكن است این كار عملی باشد. اگر لازم بود انسان از آینده با خبر باشد، مسائل آینده در حجاب و پوشش قرار نمی‌گرفت و یقیناً پوشیده بودن آن حكمت الهی داشته و خیر عموم در آن است. سیمیا علم تركیب نیروهای روانی و جسمانی است. به عبارت دیگر هماهنگ ساختن و خلط كردن قوای ارادی با قوای مخصوص مادی می‌باشد. از این علم برای دست‌یابی و تحصیل قدرت در تصرفات عجیب و غریب در امور طبیعی استفاده می‌شود. برای مثال تصرف در خیال مردم و تغییر آن از این دسته است. علم ریمیا استفاده از قوای مادی در انجام امور خارق‌العاده است. مانند كاری كه معمولاً شعبده‌بازان انجام می‌دهند. این افراد از توان نهفته در امكانات و وسایل مادی با ظرافت خاصی برای انجام كارهای عجیب و غریب بهره می‌گیرند. كهانت و سحر نیز از همین مقولات می‌باشند. كهانت خبرگیری و یا طلب یاری از جن یا ارواح و امثال آن است. در كلام مـعصومین از كـاهن به عنوان كافر یاد شده است. سحر، انجام امور خارق عادت از طریق دعا، افسون و طلسم می‌باشد. سحر كفر به خداست و تصرف و دست یازیدن در عالم بر خلاف وضع عادی آن می‌باشد. سحر مایة شر بوده، شوم‌ترین منابع فساد در اجتماع بشری است. منشاء سحر ابلیس می‌باشد و از این طریق نیز به سایر شیاطین(انسی و جنی) منتقل شده است. كسانی كه از سحر و جادو استفاده می‌كنند با شیاطین در ارتباط هستند. امروزه وجود و تأثیرات سحر، طلسم و امثال آن از دیدگاه دین و علم اثبات شده است ولی دین رفتن به سمت این امور و استفاده از آن را شدیداً نهی می‌كند. مبین آن اینكه حضرت علی(علیه‌السلام)ـ امام عارف و آگاه به علوم غیب ـ می‌فرمایند:«هر كه چیزی از جادو بیاموزد، كم یا زیاد، كافر است.» موضوع دیگر از این مقولات نجوم می‌باشد، كه از دو دیدگاه قابل بررسی است. اول علم نجوم كه توسط دانشمندان فیزیك، ریاضی و ستاره‌شناسان و به صورت علمی و یا روشهای تجربی مورد نقد و بررسی است. دوم علم نجوم كه بیشتر توسط طالع‌بینان و با روشهای متافیزیك برای كشف امور پنهانی مورد استفاده می‌باشد. ظاهراً حالت اول بلامانع و حالت دوم محل اشكال است. در حالت دوم می‌توان به سه صورت به موضوع نظر داشت. اول اعتقاد به تأثیر حركات كواكب در موجودات و عالم هستی كه تحریم شده است، دوم اعتقاد به خدای سبحان به عنوان تنها مؤثر در عالم هستی كه اندیشه‌ای بسیار عالی است، سوم اعتقاد به اینكه ارتباط حركات كواكب با حوادث و رخدادها از نوع ارتباط كاشف و مكشوف است كه این دیدگاه اشكال ندارد(تحریم نشده ولی تأیید نیز نشده است). خلاصة كلام آنكه اگر انسان، ستارگان و كواكب و حركات آنها را عامل مؤثر بر سرنوشت بداند(و یگانه قدرت مؤثر بر هستی را از یاد برد) و از این طریق پیشگویی كند، راه را خطا رفته و از سبیل الی‌الله خارج شده است. در پاورقی صفحة 6235 كتاب گرانقدر''میزان الحكمه'' به نقـل از مبحث تنجیم كتاب مكاسب آمده است:«پیشگویی كردن از روی اوضاع كواكب و حركات آنها اشكال ندارد، به این معنا كه كسی، با مشاهدة وضع معینی در ستارگان مانند نزدیكی و دوری و مقابله و اقتران میان دو ستاره، به صورت گمان و تخمین حكم به وقوع فلان حادثه در آینده بكند… و بلكه علی‌الظاهر، پیشگویی كردن به صورت قطع و جزم نیز اشكالی ندارد…» سحر و طلسم علی‌رغم وجود و تأثیرات غیر قابل انكار آن، قابل ابطال است. ابطال سحر و طلسم از طرق مختلف امكان پذیر است. احتمالاً تنها كار مجاز در امور سحر و طلسم نیز ابطال آن به قصد كمك به خلق با نیت رضای حق تعالی می‌باشد. بهترین شیوه برای ابطـال طلسمات، توكـل به خداوند قهـار و جبار و پناه بردن به اقیانوس بی‌كران رحمت او، قرآن كریم می‌باشد، چرا كه«و ننزل من القرآن ما هو شفاءٌ و رحمه للمؤمنین». برای جلو گیری از تأثیرات سحر و طلسم قرائت قرآن كریم بخصوص سوره‌های كافرون، اخلاص، فلق و ناس بسیار مؤثر است. بخصوص تلاوت سوره‌های فلق و ناس در ابطال تأثیرات سحر و طلسم بی‌نهایت مفید می‌باشد. جای بسی تأمل و تعمق است كه انسان می‌تواند آن همه توان و نیروهای خارق‌العادة خود را(كه موهبتی الهی است) در راه شناخت حق تعالی صرف كند و جزو سالكان طریق الی‌الله قرار گیرد، با این حال چگونه با استفاده‌های منفی از توانمندیهای خود جزو سالكان در طریق الی شیطان می‌شود؟! (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم)

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: دیدگاه اسلام به متافیزیک اسلاممتافیزیکدیدگاه اسلام

تاريخ : 6 / 8 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

مسأله ۱۸۲۴ ـ مالى که در زمین یا درخت یا کوه یا دیوار پنهان باشد و کسى آن را پیدا کند و طورى باشد که مردم به آن گنج بگویند، در صورتى که به مقدار نصاب باشد، باید خمس آن را بدهد.

مسأله ۱۸۲۵ ـ اگر انسان در زمینى که ملک کسى نیست گنجى پیدا کند، مال خود اوست و باید خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۶ ـ نصاب گنج اگر نقره باشد صد و پنج مثقال نقره مسکوک، و اگر طلا باشد پانزده مثقال طلاى مسکوک است، یعنى اگر قیمت آنچه که از این دو به دست مى آورد به حدّ نصاب برسد، باید خمس آن را بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده بدهد، و اگر از غیر طلا و نقره باشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ هر چند به یکى از این دو حدّ نرسد، باید بعد از کم کردن مخارج خمس را بدهد.
مسأله ۱۸۲۷ ـ اگر در زمینى که از دیگرى خریده گنجى پیدا کند و بداند مال کسانى که قبلا مالک آن زمین بوده اند نیست، مال خود او مى شود و باید خمس آن را بدهد، ولى اگر احتمال دهد که مال یکى از آنان است، بنابر احتیاط باید به او اطلاع دهد، و چنانچه معلوم شود مال او نیست، به کسى که پیش از او مالک زمین بوده اطّلاع دهد، و به همین ترتیب به تمام کسانى که پیش از او مالک زمین بوده اند خبر دهد، و اگر معلوم شود مال هیچ یک از آنان نیست، مال خود او مى شود و باید خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۸ ـ اگر در ظرفهاى متعدّدى که در یک جا دفن شده مالى پیدا کند که قیمت آنها روى هم صد و پنج مثقال نقره مسکوک در نقره یا پانزده مثقال طلاى مسکوک در طلا باشد، باید خمس آن را بدهد، ولى چنانچه در چند جا پیدا کند، هر کدام از آنها که قیمتش به این مقدار برسد، باید خمس آن را بدهد، و آنچه که قیمت آن به این مقدار نرسیده است خمس ندارد، ولى اگر گنج پیدا شده غیر از طلا و نقره باشد در هر دو صورت ـ بنابر احتیاط واجب ـ بدون ملاحظه نصاب خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۹ ـ اگر دو نفر گنجى پیدا کنند که از نقره یا طلا باشد، در صورتى که قیمت آن به صد و پنج مثقال نقره مسکوک در نقره یا پانزده مثقال طلاى مسکوک در طلا برسد، اگر چه سهم هر یک آنان به این مقدار نباشد، بنابر احتیاط واجب خمس آن را بدهند، و همچنین در صورتى که از غیر طلا و نقره باشد اگر چه به حدّ نصاب نرسد.
مسأله ۱۸۳۰ ـ اگر کسى حیوانى را بخرد و در شکم آن مالى پیدا کند، در صورتى که آن حیوان تحت تربیت فروشنده بوده، مانند ماهیهایى که پرورش مى دهند یا چهارپایى را که در خانه یا باغ علوفه مى دهند، واجب است به فروشنده خبر دهد و اگر معلوم شود مال او نیست، مال خریدار است، و چنانچه در مخارج سالش صرف نشود باید خمس آن را بدهد، و در غیر این صورت مانند ماهیى که صیاد از دریا صید کرده یا حیوانى را که از صحرا صید کرده باشد، اگر احتمال عقلایى بدهد که مال فروشنده است ـ بنابر احتیاط واجب ـ به او خبر دهد، و اگر معلوم شد مال او نیست مال خریدار است، و چنانچه در مخارج سالش صرف نشود باید خمس آن را بدهد. رساله آیت الله وحید خراسانی

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: حکم شرعی گنج در اسلاماسلامگنج هادفینه هاطلا ها

تاريخ : 5 / 7 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 1981 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران